2007/02/23
انتظار ميكشم.
اين روزها چشم به راهِ تولدِ پسراَم هستم. بعد از واقعهیِ قبلی كه دخترام را نيامده از دست دادم، حالا دو سه هفتهیی مانده تا پسراَم را بر جهانِ هستی ببينم و از قضا اصلا هم اين جهان را لجن و كوفت نميبينم كه مثلا گام بر كدام زمين ميگذارد و فلان و بهمان. هرچند آدميان بسياری اين جهان را آشفتهاند و ويران كردهاند اما هنوز دستِ خداوند بر مدارِ مهربانی است. پس آمدناش را انتظار ميكشم شايد او همانندِ پسران و دخترانی كه از اين پس ميآيند انگارهيي نو برایِ شادمانی و صلحِ جهان داشته باشند. خدا را چه ديدی شايد شدند يكي از اينها گزينهیِ سيسدوسيزدهم. ايدون باد ايدونتر باد. يا علي!
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment
با سلام و سپاس از محبتاِتان
لطفن در قسمت پايينِ محلِ نظرات بخشِ مربوط به نام و آدرس
Name / URL
را كليك كنيد تا بتوانيد نام و نشاني تان را هم بنويسيد
ضمنن با توجه به برخي مشكلاتِ پيشآمده، يادداشتِ شما پس از خوانش در وبلاگ قرار داده خواهد شد