2007/01/31
هشتادم
گاهی وقتها كه تنها ميشوم دستهایات را ميبينم كه در باد، دريا را نشان ميكنند. ساده است؛ وقتی مطمين باشی كه دريا همين نزديكی است، هرگز به مرداب رضايت نميدهی! راستی را كی بود كه آن دستها پل شدند تا رودخانه با دريا بپيوندد و كاروانی كه اقيانوس بر كجاوهها ميبرد، در راهِ هميشه، خورشيد مطلعِ غزل كنند.
2007/01/30
عاشورا
شبهایِ تاسوعا و عاشورا اگر همين يك بركت را داشته باشند برایِ هميشهیِ زمين كفايت ميكند كه ياداِمان ميافتد سخت مهربان باشيم و خوب و ياریگرِ همديگر و البته دلهامان كه سخت نرم ميشود در خاطرههایِ غزلحماسههایِ بزرگ و حتا اگر بدانيم كه سه روز بعد دوباره يادمان ميرود كه چه عهدها كرديم در شبِ دهم با خويش و خدایِ خويش باز هم به گمانام نيكواست همين روزهایِ كوتاه كه سخت مهربانايم با همهیِ خلق و كاش امسال را همهمان يادمان بماند كه دوست داشتيم در ركابِ مردانِ مرد ميبوديم و البته كليوم عاشورا و كلِ عرض كربلا؛ كه يعنی كاروانی كه سالِ 61 هجری به راه افتاده تا هنوزِ روزگار در راه است و هرگز دير نيست برایِ پيوستناش و مگر نه اينكه هر قدمی كه برایِ آرامشِ خلق برداريم قدمی به كاروانِ عاشقی نزديكتر شدهايم و هرگامی كه در راهِ صلح و لبخند برداريم يعنی كه گامی تا دستهایِ آن مرد كه رو به خورشيد جاری است، حلقهیی متصلتر. كاش شبِ دهمِ همهیِ ما به صبحِ سعادت و آرامش و زيبایی بيانجامد كه زينبِ خدا گفت جز زيبایی نديده است در آن روز و كاش... كاش جهان به اندازهیِ يك شبِ عاشورا آرام بگيرد به لبخندهایِ كودكانِ زمين. ايدون باد، ايدونتر باد!يا علی!
همايشِ سوم
نمايشام را برایِ همايشِ عاشوراييانِ سوم نپذيرفتند. ميخواستم نامهیی سرگشاده برایِ حسين فدایِ حسين و ديگر دوستانِ بازبين بفرستم و حتا نوشتم اما وقتی حرف زدم با آناهيتا منصرف شدم و باز ياداَم افتاد كه هنوز در عصرِ سكوتِ علوی هستيم انگار و مصلحتِ مجتبوی، پس باز هم صبر ميكنيم شايد... و البته ميسپارماشان به خدایِ علیِ مرتضا و دوباره سعی ميكنم كه راهی ديگر بجويم برایِ نوشتن و نمايش دادن كه اين وظيفه است و هرگونه كمكاری خيانت است و من البته از زمرهیِ خيانتكاران نيستم انشاءا...، پس بگذار هرچه ميتوانند بر اسبِ بيعدالتی بتازند و كاغذها از شعارِ دروغ بيانبارند كه گمان ميكنم آنچه من مينويسم و انجام ميدهم متعلق به زمانهیِ محدودی نيست كه با بيتوجهیِ تختنشينان تاريخِ مصرفاش بگذرد و به كار نايد و زمانه نيكو ميداند كه جباران هرگز تا ابد نزيستهاند. پس خاضعانه از دوستانام ميخواهم كه نمايشنامههایِ موجود در همايشِ سوم را ببينند و گوشه چشمی به متنِ من هم در اين آدرس داشته باشند كه آيا بر مدارِ حق سخن گفتهام يا نه؟
يا علی!
يا علی!
2007/01/19
هفتادونهم
سالهااست كه فكر ميكنم آيا هرگز در انتظارِ اين همه سال اشتباه نكردهام آيا كه حتا لحظهییش از شادیِ عظيم انبوه نبوده است. و باز به ياد ميآورم كه امروز روزِ تولدِ تواست. پس كتابِ كهنه را دوباره در آب باز ميكنم چرا كه هر روزی روزِ تولدِ تواست.
2007/01/07
هفتادوهشتم
نگاه ميكنم؛ ميبينم كه ايستادهای آن بالاها و هی اشاره میكنی كه با من باش تا ابد. نميبينی كنجِ هزار غار را گرفتهام به استيجار كه با تو بمانم تا ابد. بگذار ناشيانهترين بلاهتها را برایام خرج كنند. آخرش كه ميميريم. لااقل بدونِ تو تا قله نرفتهام.
2007/01/02
مشهد و جشنوارهیِ دهم
ديشب رسيدم مشهد و از امروز دوشنبه جشنوارهیِ منطقهیِ شمال و شمالِ شرقِ تهآترِ دانشگاهیِ كشور آغاز شده و يكی از كسانی كه داوری ميكنند اين نمايشها را من هستم به اتفاقِ افشينِ خورشيد باختریِ عزيز كه حضوراَش غنيمتی است و آفایِ اميری از دوستانِ مشهدی و حالا اينكه اصلا عنوانِ داوری چهقدر برایِ اين مقوله درست است كه نيست بماند اما به هرحال عباسِ اقسامی وظيفهیی تعيين كرده كه نميشود كاریش كرد. نكتهیِ جالب دسترسی من به ابنترنتِ وايرلس است كه در هتلِ محلِ اقامتام فراهم است. و الان هم دارم مستفيما از طريقِ اين امكان با لپتاپام كه تازه گرفتهام اين يادداشت را مينويسم. و البته در اين محفلِ انس از مصاحبتِ دكتر خاكی هم بهرهمند هستيم و به هرحال شبی خوش است و بدين قصهاش دراز بايد كرد. اميدوارم بتوانم چند عكس را هم بگذارم اينجا. شبهایِ سردی دارد و البته امروز كه روزِ متعادلی بود فردا را هم نميدانم اما برفها حداقل محيطِ بيرونیِ هتل را جذاب كرده است. بگذريم. غرض فقط اظهارِ زندهگی بود بعدِ اين همه مدت گرفتاری.
يا علی!
يا علی!
هفتادوهفتم
سالها پيش شنيده بودم اگر يك سویِ يك پيوند از انبوهِ اشتياق تهی باشد، به تداومِ دقيقهیی حتا اميدیش نيست. با اينهمه هی دلخوشی كه اين فرق ميكند غافل از آنكه يك ضربالمثل بيخودی سينه به سينه تا اطمينان نميرود. بگذريم. بگذار هنوز هم به ضربالمثلها بياعتنا باشم. حداقل دلام كه خوش ميماند. گورِ پدرِ وقايعِ اتفاقيه.
Subscribe to:
Posts (Atom)