2006/11/06

هفتادوسوم

گيسوان‌ات را در باد شانه نكن! مي‌ترسم آفتاب‌گردان‌ها بویِ تو را با آفتاب اشتباه بگيرند. من البته نگرانِ آفتاب‌گردان‌ها نيستم كه از قضا سمت و سویِ نسيمِ گيسویِ تو حتا عطرريزشان خواهد كرد و رقصنده در بادهایِ موسمی. من نگرانِ مردمانی هستم كه روز را مي‌ستايند و زين پس نخواهند ديد. آخر مي‌ترسم رنگِ آفتاب از فرطِ غصه بميرد كه ديگر پرستنده‌یی ندارد.

No comments:

Post a Comment

با سلام و سپاس از محبت‌اِتان
لطفن در قسمت پايينِ محلِ نظرات بخشِ مربوط به نام و آدرس
Name / URL
را كليك كنيد تا بتوانيد نام و نشاني تان را هم بنويسيد
ضمنن با توجه به برخي مشكلاتِ پيش‌آمده، يادداشتِ شما پس از خوانش در وب‌لاگ قرار داده خواهد شد