2005/04/15

مردن در سرزمينی

من تا اين لحظه از زنده‌گی در كشوری كه به هزاره‌ی ترانه و حقيقت و صلح پيوند خورده افتخار می‌كردم و اگرچه در بسياری از مواقع نسبت به تصميمات و برنامه‌ريزی‌هایِ حكومت منتقد بوده‌ام اما با پشتوانه‌یی كه اين نظام از خون و عدالت‌خواهی و انديشه‌هایِ مردان و زنانِ بزرگِ اين سرزمين برایِ خود مهيا كرده، هم‌واره خواهان تداوم و اصلاحِ روزبه‌روزِ اين حركت بوده‌ام. هنوز هم دل‌ام می‌خواهد تاجِ سرِ معرفت و انديشه‌یِ دنيا باشد و هنوز هم دوست می‌دارم كه منشورِ مهربانی و حقوقِ انسانی كه روزی برایِ اول‌بار از حضورِ بزرگ‌ترين پادشاهِ زمين منتشر شد از دلِ نگره‌هایِ اعتقادي و انديشه‌گیِ همين مردمان به سرتاسرِ جهان گسترانيده شود. و هنوز هم از اين‌كه متعلق به سرزمينِ كورش و تختِ جمشيد، رستم و شاه‌نامه، ابنِ سينا و فارابي، شيخِ اشراق و مولانا، عطار و مهستيِ گنجوي، نظامی و صدرایِ شيرازی، عالی‌قاپو و چهارباغ، بيستون و ترانه‌هایِ ماندگار تا ابدِ حافظ هستم به خودام می‌بالم. هوز هم از اين‌كه دانته از ميانِ ما برنخاسته كم‌بودی حس نمی‌كنم . هنوز هم گمان می‌كنم می‌شود با مولايِ مهربانی و شور، با شيخِ سعادت و مهرورزی، با هزار و يك‌شب تعزيه و حمزه‌خوانی و با نگاهِ دامنه‌هایِ دماوند، قلبِ جهان را فتح كرد. اما چيزیِ كه می‌خواهم بگويم خيلی ربطی به اين‌ها ندارد. حتا به اين هم مربوط نمی‌شود كه الان كه دچارِ يك لطفِ عظيمِ خدادادی شده‌ام اعتراضی می‌كنم يا نه چرا كه دوستان‌ام می‌دانند نا جایی كه جا داشته بر ضدِ روش بوده‌ام و خواهم بود.
من معتقدام مملكتی كه قوانين‌اش، مخصوصا قوانينی كه هم‌اكنون وضع می‌كند، مردم را وادار به اعمالِ خلافِ قانون كند، بايد چهارتكبيری بر او خواند و فاتحه.
من واقعا در حدی نيستم كه شرع را تفسير كنم كه آيا بعضِ اين قوانين تا چه حد بر مبنایِ شرع است يا نه. اما در همين گرفتاریِ ناچيزی كه همين روزها دچاراش شده‌ام و البته چه‌قدر اين وضعيت‌ها به‌ام يادآوری می‌كند كه تا به چه حد دور هستم از مصيبت‌هایِ مردم‌ام و اين برايِ يك توسعه‌دهنده‌ی روايت فاجعه است و من از پيش‌گاهِ همه‌ي آنانی‌كه به نوعي در برابرشان مسوول‌ام و بالاتر از پيش‌گاهِ خالقِ روايت‌هایِ جهان شرم‌ساراَم، می‌بينم كه چه‌قدر همه‌چيزمان در دستانِ نااهلان به تاراجِ ناآگاهی می‌رود.
قضيه اين است كه مدتی بود بحثِ سقط‌درمانی در مجلس گرم بود و هي تله‌وی زيونِ مقدس هم اعلام می‌كرد كه به دليلِ حساسيتِ موضوع بحث به جلسه‌ی بعد كشيده شده تا بالاخره روز سه‌شنبه رسيد و مجلس نظرِ نهاييِ خود را داد. شما می‌دانيد كه بعضي از بيماري‌هاِ جنيني امكانِ تشخيص در دوره‌ي قبل از چهارماه را ندارد. همه‌ي دكنرها هم می‌دانند كه بنا به قوانينِ قبلي با توجه به اين‌كه روح پيش از چهارماهه‌گی وارد بدن نمی‌شود لذا اگر تشخيص داده شود كه جنين مشكلی دارد دستورِ ختمِ بارداري را اعلام می‌كنند. مشكلِ چندانی هم نبود حتا اين‌بار كه ما با همان پزشكِ بی‌عقلی كه در پستِ قبلي توضيح‌اش را دادم حرف می‌زديم خوداش می‌گفت كه چون مادر پنج‌ماه به بالا دارد نمی شود كاری كرد وگرنه همين الان مي‌شد اعلامِ ختم حامله‌گی داد. خب اين يعنی اين‌كه براي ازدواج‌هایِ قانونی مشكلي نبود. ما چشم به راه بوديم دوستان‌مان در مجلس بنشينند برايِ بعد از چهارماه فكري بكنند و تازه كلي ذوق كرده بوديم كه چه عجب حضرات انقلابي شده‌اند و چه‌گونه می‌خواهند از پسِ شورايِ نگهبان برآيند نگو كه از ذات همه‌شان سروتهِ يك كرباس‌اند و ابلهانی كه در لباسِ وكالت به چند روزه‌ي دنياشان قناعت كرده‌اند و بس. البته می‌دانم شما می‌گوييد كه الان من عصبي هستم و چون خودام در مركز قضيه دارم احساساتی قضاوت می‌كنم اما يك بارِ ديگر به موضوع نگاه كنيد. صبحِ چهارشنبه گوينده‌یِ تله‌وی زيون با خانمي كه معرفي مي‌شود عضو كميسيونِ بهداشت و اين مزخرفاتِ مجلس است و لابد بايد از اين مسايل سر در بي‌آورد حرف مي‌زند. خانم توضيح مي‌دهند كه همه‌ي اين قانوني كه برايِ سقط‌درماني مطرح كرده‌اند مربوط به قبل از چهارماه مي‌شود و چون گوينده می‌پرسد كه اگر قابل تشخيص نبود چه بايد كرد و آيا تبصره‌يي چيزي بر مسايلِ بعد چهارماه وضع شده و خانم مي‌فرمايند كه بايد پدر و مادر اين‌قدر عقل داشته باشند و به فكر اولادشان باشند كه او را تا قبل از چهارماه به دكتر ببرند؛ طرف فكر كرده همه از آن جهنمي هستند كه خوداش متولد شده و امورات را هنوز به قابله‌ها مي‌سپارند ابله. و چون گوينده باز مي‌پرسد كه اگر موردي بود كه تشخيص داده نشد آيا قانوني هست و خانم شكرفشاني مي‌كنند كه قانوني نيست اما اگر چنين باشد حتما رابطه‌ي نامشروعي در بين بوده كه به دكتر مراجعه نكرده‌اند.
مي‌بينيد آيا نبايد خاطره‌ی مرحومِ فرخیِ يزدی را برایِ اين دانش‌مندان يادآور شد؟. حالا هي بگوييد عصباني هستم. بابا همه‌ي دنيا مي‌دانند كه در بسياري مواقع امثال بيماري‌هایی چون هيدروسفالي را نمي‌شود قبل از چهارماه تشخيص داد.
می‌بينيد! شما اگر دچارِ اين معضل باشيد و راهی به ذهن‌اتان خطور نكند آيا به فكر توسل به مسيرهایِ غيرِ قانونی نخواهيد بود؟
باور كنيد وقتي پزشكِ محترمی كه برايِ سومين بار به او مراجعه كرديم راجع به نظراتِ حضرات چيزي گفت من باورام نشد اما حالا باور مي‌كنم. مي‌گفت بعضي از آقايان نظر دارند كه اگر بايد نوزادانِ معلولي كه قبل از زايمان تشخيص داده مي‌شوند از بين بروند بايد همه‌ي معلولانِ جنگي را هم بكشيم ديگر. خب حالا بگو عصباني هستي. نه باور كنيد سخت آرام‌ام و سپاس‌گذارِ خداوند كه مرحمت‌اش را نصيب‌ام كرده به فكري خانواده‌هایی باشم كه دچارِ چنين مصايبي هستند.
هدف‌ام از نوشتنِ اين‌ها هم اصلا گله يا شكايت يا چيزِ ديگري نيست كه تنها مي‌خواستم از دوستان طلبِ كمك كنم كه در اين شرايط كه قانون‌گذارانِ ما تا بلايي سرِ خودشان نيايد دست به فتوا نمي‌شوند ايا برايِ هم‌راهي با خيلِ خانواده‌هایی كه دچارِ چنين معضلي هستند نمي‌توان كاري كرد. تا كي بايد شاهدِ به دنيا آمدنِ بچه‌هايي باشيم كه تنها رنج مي‌برند و اسبابِ رنجِ هم‌راهان فراهم مي‌آورند و هيچ كس كاري نمي‌تواند براي‌شان بكند و تازه نيروهايِ عظيمي از جامعه نيز صرفِ آنان مي‌شود. اگرچه معلوم است هيچ پدر و مادري پس از دنيا آمدنِ فرزنداش نمي‌خواهد كه ذره‌يي از او فروگذار كند با هر شكل و شكايلي كه دارد.
الان من سخت گيج‌ام. مي‌توانم برايِ مشكلِ خودام فكري بكنم اما آيا نمي‌شود فكري اساسي برايِ وضعيتِ عموميِ اين قوانين كرد. نمي‌دانم نامه‌يي اعتراضي ايميلي چيزي. از همه‌ي دوستان‌ام مي‌خواهم اگر راهي به ذهن‌اشان مي‌رسد دريغ نكنند و اگر براي‌شان مقدور است به اين نوشته لينك بدهند شايد دوستي فكري به ذهن‌اش رسيد كه آرامشِ خاطري برايِ كلِ جامعه باشد.
فراموش نمي‌كنم كه اين بيماري كاملا تصادفي به وجود مي‌آيد يا حداقل هنوز علت‌اش شناخته نشده و ممكن است فردا نوبتِ ديگري باشد. شايد هم يكي از همين روزها دخترِ يكي از آقايان دچار شد و فتوايي قانوني چيزي صادر شد.يا علی مدد!

No comments:

Post a Comment

با سلام و سپاس از محبت‌اِتان
لطفن در قسمت پايينِ محلِ نظرات بخشِ مربوط به نام و آدرس
Name / URL
را كليك كنيد تا بتوانيد نام و نشاني تان را هم بنويسيد
ضمنن با توجه به برخي مشكلاتِ پيش‌آمده، يادداشتِ شما پس از خوانش در وب‌لاگ قرار داده خواهد شد