2006/10/17

هيات‌متال‌ها يا ياداَش به خير بخشو

شنيده بودم از دوستان‌ام اما باوراَم نمي‌شد تا همين امروز كه در يك تاكسي با گوش‌هایِ خوداَم صدایِ نحس‌اش را شنيدم. لابد تا كنون از اين فريادهایِ نخراشيده‌یی شنيده‌ايد كه به اسمِ مباركِ حسينِ مظلوم (ع) يادِ موسيقی‌هایِ متال را برایِ ما زنده مي‌كند كه از قضا موردِ نفرتِ آقايان است. شايد بشود به اين‌ها عنوانِ هيات‌متال را داد كه تنها كارش ايجادِ هيجان‌هایِ صرف است و البته خراش دادنِ نامِ مباركِ حسين كه با مهربانی و لب‌خند هم‌نشين است. اما اين‌يكي ديگر شورش را در آورده بود. البته نمي‌دانم اين نوار مالِ قديم‌ها بود يا جديد اما در هرحال با همه‌یِ نفرتی كه پيدا كردم، دو جمله‌اش نصف و نيمه ياداَم مانده؛ جناب فرياد مي‌زد كه "خوارم، ذليل‌ام، پست‌آم، هرچه هستم سگِ زينب هستم" و يا "سگِ حسين‌آم عوعو" من سخت از ساحتِ سادات عذرخواهی مي‌كنم كه اين كلمات را مي‌نويسم اما به حدي عصبانی‌ام كه تنها راه‌‌اش را نوشتنِ در اين صفحه ديده‌ام. اين كثافتِ لجن نمي‌داند كه زينبِ بزرگ و حسينِ نازنين انسانِ كامل مي‌خواهد، اصلا برایِ رسيدنِ انسان به مقامِ كمال تمامتِ خود را هديه كرده در راهِ دوست تا بگويد توان و امكانِ آدمي برایِ بزرگ شدن چه‌قدر است و حالا يك عوضیِ آشغال اين انسان را چنان حقير مي‌كند كه به گمان‌ام پيش‌گاهِ مباركِ سيدالشهدا از شنيدن‌اش... خدايا مرا ببخش! يك روزهایی بخشو با ساده‌گیِ كلام‌اش ما را به انحنایِ كودكی‌هایِ كربلا و عباس و زينب و قاسم و مهربانی و شكوفه پيوند مي‌داد. يك روزهایی حاج‌صادق شورِ حسينی در دل‌ها راه مي‌انداخت كه مي‌شد، شبِ قدرها باهاش پرواز كرد، يك وقتي كلامِ كويتي‌پور و ناخدا آسمانی بود؛ لااقل شعراَش را علی معلم‌ها مي‌گفتند كه از كلمه و شعر سرشار بودند حتا اگر قبول‌اشان هم نداشتيم اما حالا... خدايا مرا ببخش برایِ نوشتنِ اين مزخرفات اما مي‌خواهم ديگر اين كلمات شنيده نشود. ياداَت به‌خير بخشو!
يا علی!

No comments:

Post a Comment

با سلام و سپاس از محبت‌اِتان
لطفن در قسمت پايينِ محلِ نظرات بخشِ مربوط به نام و آدرس
Name / URL
را كليك كنيد تا بتوانيد نام و نشاني تان را هم بنويسيد
ضمنن با توجه به برخي مشكلاتِ پيش‌آمده، يادداشتِ شما پس از خوانش در وب‌لاگ قرار داده خواهد شد