2009/07/27

اي كاش مجبور نبودم اين‌ها را بشنوم

معلوم است كه وقي تويِ خانه دعواي‌ام مي‌شود ممكن است هزار حرف به اعضايِ خانواده‌اَم بزنم. اما همين‌كه كسي از بيرون بخواهد بد و بيراهي نثارِ آن‌ها كند موضع مي‌گيرم. خب ممكن است كسي با من هم‌دردي كند و يا پناه‌ام دهد كه ممنون هم خواهم شد اما اين‌كه بخواهد برايِ يا به بهانه‌یِ به دست آوردنِ دلِ من به اعضايِ خانواده‌اَم توهين كند معلوم است كه غصه‌دار مي‌شوم.
شده حكايتِ اين روزها. من نمي‌گويم كسي با ما هم‌دردي نكند. اما.. اي كاش اي كاش آقايِ دولت كمي عاقل بود و به اصولِ انساني و اسلامي آشنا بود و جنابانِ امنيتي اندكي از رقت و وظايفِ انساني اسلامي اگاهي داشتند و بدان معتقد بودند كه مجبور نباشم از يك مشت گاوچران احساساتِ صدمن يك‌غاز تحويل بگيرم.
دوستان خرده نگيرند كه آن‌ةا هم آدم‌اند. من منكر اين نيستم اما دل‌ام نمي‌خواهد كسي به عضوي از خانواده‌ام هرچند با من دشمن باشد اهانت كند و آن‌ها در ينگه‌یِ دنيا دارند همين كار را مي‌كنند. من البته به آن‌ها خرده‌یی نمي‌توانم گرفت. مي‌گويند آزاداَند كه هر كاري مي‌خواهند بكنند. اما من هم حق دارم كه دل‌ام بگيرد و بغض گلوي‌ام را بفشارد كه اي كاش مي‌شد آن‌قدر آزادي را در اين ملك پاس داشت كه زنده باد مخالف شعارِ همه‌مان باشد و به جهان فخر فروخت كه اين است معنايِ آن نظامي كه مي‌×واهيم صادراَش كنيم كه از قضا يم‌تواند يك گفتمانِ تازه باشد در حوزه‌یِ انديشه‌یِ سياسيِ جهان.
اي كاش مجبور نبودم تمسخر كردنِ رييسِ دولت‌ام را ببينم. اي كاش مجبور نبودم ببينم و بشنوم كه يك دخترِ كم سن و سال بشود نماينده‌یِ من و امثالِ‌من در جهان و اعلام كند كه سي‌سال مردم از حكومت ترسيده‌اند و حالا حكومت از مردم مي‌ترسد. اين حرف‌ها يعني چه؟ چه كسي گفته قاطبه‌یِ مردم سي‌سال ترسيده‌اند. يعني اين همه آدم كه رفته‌اند جنگيده‌اند خون داده‌اند همه ترسو بوده‌اند. من كاري ندارم . ممكن است و حتمن اشتباهاتي هم صورت گرفته اما چرا عادت كرده‌ايم حتا خبرنگاران و تحصيل كرده‌هامان هم سياه سفيد مي‌بينند. با يك اشاره يك‌باره سي‌سال حركتِ عمومي تبديل به اختناق مي‌شود و ديگتاتوري و يك‌شبه يك جنبشِ ساده به انقلابي برايِ فلان و يهمان.
نه حضرات! اگر به مخالفان مي‌تازيد كه سياه و سفيد نبينند. پس خوداِتان هم مراعات كنيد! اين خطابِ‌ من به كساني است كه مدعيِ تغييرات‌اند اما فهمِ تغيير را ندارند و نمي‌دانند تغيير را بايد از خود شروع كرد. خانمِ علي‌زاده با شما هستم و دوست‌داران‌اتان!
كي مي‌شود عقلانيت در گفتمان‌هايِ ما رشد كند. البته من اين خانم را در حدِ همان خبرنگاراحترام مي‌گذارم و بسياري از اين توقعاتِ من از اندازه‌یِ دانشِ امثالِ ايشان فراتر است چرا كه توقعِ‌من از روشن‌گران و روشن‌فكران و متفركرانِ ايراني است كه عقلانيت را سامان دهند و گفت‌وگو را پاس بدارند و بي‌آموزند و بي‌آموزانند. همه‌مان بايد از خوداِمان شروع كنيم. هميشه هم لازم نيست جوگير بشويم.
اي كاش دولت‌امان اين‌قدر خود محور و خود مدار و خودخواه و تماميت خواه نبود، كه حالا اين نيمه‌شب بغض گلويِ من و دوستان‌ام را بگيرد كه گويي شده‌ايم چوبِ دو سر نجس.
خدايا عاقبت‌امان را به خير ختم كن. ايدون باد. ايدون‌تر باد.
يا علي!

No comments:

Post a Comment

با سلام و سپاس از محبت‌اِتان
لطفن در قسمت پايينِ محلِ نظرات بخشِ مربوط به نام و آدرس
Name / URL
را كليك كنيد تا بتوانيد نام و نشاني تان را هم بنويسيد
ضمنن با توجه به برخي مشكلاتِ پيش‌آمده، يادداشتِ شما پس از خوانش در وب‌لاگ قرار داده خواهد شد