از اول هم كاملا پيدا بود كه اگر جلويِ مطالباتِ اوليهیِ يك جمعِ به زعمِ آقايِ دولت خس و خاشاك گرفته شود و اجازهیِ ابرازِ نظر در چهاچوبِ تجمعاتِ مسالمتآميز به آنها داده نشود، علاوه بر آنكه به تجمعات و شورشهايِ كور دامن ميزند، مطالباتِ آنها را نيز افزوني ميدهد. به عبارتِ ديگر اگر روزِاول امكانِ اظهارِ نظر و همينطور اجازهیِ ارتباط ميانِ سردمدارانِ حر كتها با مردم فراهم بود در همان شعارهايِ انتخاباتي باقي ميماند و البته من معتقداَم هنوز هم خيلي مطالبات بالا نرفته و هنوز ميشود جلويِ آن را گرفت.
ببينيد! فرض كنيم اصلن تقلبي اتفاق نيفتاده و اساسن حق با آقايِ دولت است. خب بيآييد برايِ همين سيزده ميليون خسو خاشاك يك جايي فراهم كنيد در هر شهر و اطرافِ آن را با نيروهايِ امنيتي احاطه كنيد و بگوييد از اينجا بيرون آمديد حساباتان با كرامالكاتبين است. آنگاه بگذاريد رهبراناشان هم با آنها باشند و در هر تجمع سخنراني كنند. اگر حرفي خارج از محدوده زدند بهانهیِ دستگيريشان هم فراهم شده. اين چند حسن دارد؛
اول آنكه ظرفيتهايِ مردمسالارانه و آزاديخواهانهیِ جمهوريِ اسلامي (كه من متاسفانه يا خوشبختانه هنوز به اين ظرفيتها ايمان دارم) بروز پيدا مي:ند
دوم اينكه مردم (حتا همين سيزده ميليون خس و خاشاكِ موردِ توافقِ آقايِ دولت) پشتيبانِ محكمتري برايِ نظام خواهد شد و آنوقت ديگر لازم نيست اين همه از كشورهايِ اجنبي بترسيم
سوم اين كه هزينههايِ مملكت هم كاهش پيدا ميكند. فكر كنيد اين همه خرج ميشود برايِ گشتنِ پليس و نيروهايِ ديگر در تمامِ شهر. آن وقت همه ميتوانند در يكجا متمركز شوند و خرجِ كمتري هم دارد و ميشود با بقيهاش به سفرهايِ استانيِ بيشتري رفت.
و البته محاسنِ ديگري هم دارد كه بگذاريم برايِ وقتي ديگر شايد.
من به شدت توصيه ميكنم همين حالا هم آقايِ دولت به جايِ مبارزه با استكبارِ جهاني، امكانِ حضورِ معترضين را حتا در اندكترين شكلاش فراهم كنند. اگر حق با آقايِ دولت است كه چه بهتر، پزِ آزاديخواهيش هم اضافه ميشود. اگر هم حق با بقيهیِ خس و خاشاك بود كه فبها. حداقل اينكه مطالباتِ مردم بيخودي اضافه نميشود و شعارها از كنترل خارج نميشود.
فراموش نكنيم كه سبزها و شخصِ من نظامِ جمهوريِ اسلامي را مي خواهيم و هرگز قصدِ شاد كردنِ بدخواهان را نداريم. آنها ميخواهند احقاقِ حق بشود و همين. نگذاريد شورشهايِ كور و بدونِ امكانِ ارتباط به حرفهايِ غيرِ معمول و براندازانه هدايت شود كه تحتِ كنترل نيست. تا همين جاش هم به نظرِ من صادقِ محصولي با بيتدبيري مسوولِ اتفاقاتِ واقع شده است.
و ديگر آنكه از آقايِ سيما (منظورم از نوعِ رسانهييش است ورنه آنقدر آيكيو دارم كه بدانم سيما زن است) ميخواهم به جايِ ارايهیِ قيافههايِ ناموجهي چون نجفزاده و ديگر ساقدوشاناش و البته فحاشي به بيبيسي و سيانان (كه البته من نميگويم آنةا علية السلام هستند و بيطرف. معلوم است كه هركسي به فكرِ خودش و كشورِ خودش است. ظاهرا فقط در ايران كسي به فكرِ مملكتاش نيست) فضايِ آزادانهیی را در رسانهیِ اختصاصيِ دولت (من اين صدا و سيما را ملكِ طلقِ دولتِنهم ميبينم) فراهم كند تا مردم با افتخار و با احترام و با لذت، شبكهیِ خبر را بر شبكههايِ بيبيسي و سيانان ترجيح دهند و باور كنيد مردمِ فهيمِ ما چنين خواهند كرد و نيازي به زور زدنِ نجفزاده و بقيهی حقوقبگيرانِ دولتِ نهم در رسانهها نيست. ميترسم يكوقت زورزنداناشان پاره شود.
عجالتن صبر ميكنيم تا ببينيم چه ميشود.
يا علي!
No comments:
Post a Comment
با سلام و سپاس از محبتاِتان
لطفن در قسمت پايينِ محلِ نظرات بخشِ مربوط به نام و آدرس
Name / URL
را كليك كنيد تا بتوانيد نام و نشاني تان را هم بنويسيد
ضمنن با توجه به برخي مشكلاتِ پيشآمده، يادداشتِ شما پس از خوانش در وبلاگ قرار داده خواهد شد