2006/08/16

پنجاهم

گاهی به من نگاه كن! فوق‌اش در هرمِ چشم‌های‌ات آب می‌شوم، خدا را چه ديدي، شايد از پسِ يك روزِ خسته‌یِ تنها، گرمایِ اين كوچه‌ها را لااقل خنكایِ تشنه‌گی‌ات شدم، اگر كارِ ديگری در اين جهان نمانده باشد.

No comments:

Post a Comment

با سلام و سپاس از محبت‌اِتان
لطفن در قسمت پايينِ محلِ نظرات بخشِ مربوط به نام و آدرس
Name / URL
را كليك كنيد تا بتوانيد نام و نشاني تان را هم بنويسيد
ضمنن با توجه به برخي مشكلاتِ پيش‌آمده، يادداشتِ شما پس از خوانش در وب‌لاگ قرار داده خواهد شد